جدول جو
جدول جو

معنی دسته هاون - جستجوی لغت در جدول جو

دسته هاون
(دَ تَ /تِ وَ)
استوانه شکلی کوتاه با بنی پهن ازچوب یا فلز کوفتن چیزها را در هاون. یدالمهراس. یدالمنحاز. (دهار). دستۀ جوغن. دسته. دستۀ جوازان. دستۀ یانه. مارد. مدقه. منحاز. و رجوع به دسته شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
گنبد گل دادن. مجموعۀ فراهم آمده از چیزی در اختیار کسی گذاردن چنانکه مجموعه ای از گلها یا ریاحین و غیره:
یکی دسته دادی کتایون بدوی
ازو بستدی دستۀ رنگ و بوی.
فردوسی.
بدخو جهان ترا ندهد دسته
تا تو ز دست او نشوی رسته.
ناصرخسرو.
، زنهار و امان و خط امان و فرمان دادن:
نیست از من عجب که گستاخم
که تو دادی به اولم دسته.
رودکی.
رجوع به دسته در معنی گستاخ و معنی یار و یاور شود
لغت نامه دهخدا